چندربهان برهمن لاهوریبَرَهْمَنِ لاهوری، شاعر و نویسنده فارسی گوی شبه قاره در قرن یازدهم، متخلص به برهمن است. ۱ - معرفی برهمنبَرَهْمَنِ لاهوری، چَنْدَربَهان (چَنْدَرابَهان) شاعر و نویسنده فارسی گوی شبه قاره در قرن یازدهم، متخلص به برهمن. در لاهور در خانوادهای برهمن به دنیا آمد. [۱]
عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب، ج۱، ص۷۲ـ۷۴، لاهور ۱۹۸۱.
پدرش، دَهْرَم داس، اهل کشمیر [۲]
عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب، ج۱، ص۷۲، لاهور ۱۹۸۱.
و از دیوانیان و صاحبْمنصبان لاهور بود. [۳]
عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب، ج۱، ص۷۴، لاهور ۱۹۸۱.
[۴]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، بخش ۲، ص۱۲۳۷، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
برهمن زبان هندی را میدانست و احتمالاً سانسکریت هم خوانده بود. ابتدا شاگرد و ملازم میر عبدالکریم، «میرعمارتِ» لاهور، بود و سپس از ملازمان افضل خان ملاشکرالله شیرازی، حاکم آن شهر، شد. [۵]
محمد صالح کنبو، ج۳، ص۳۴۳، عمل صالح، الموسوم به شاه جهان نامه، ترتیب و تحشیه غلام یزدانی، چاپ وحید قریشی، لاهور ۱۹۶۷ـ۱۹۷۲.
[۶]
محمد صالح کنبو، ج۳، ص۳۳۷، عمل صالح، الموسوم به شاه جهان نامه، ترتیب و تحشیه غلام یزدانی، چاپ وحید قریشی، لاهور ۱۹۶۷ـ۱۹۷۲.
[۷]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، بخش ۲، ص۱۲۳۷، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
به گفته خودش، شاگرد ملا عبدالحکیم سیالکوتی نیز بوده است. [۸]
عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب، ج۱، ص۷۵، لاهور ۱۹۸۱.
افضل خان، وزیر شاهجهان (حک: ۱۰۳۸ـ۱۰۶۹)، برهمن را به پادشاه معرفی کرد، شاهجهان به سبب تبحّر برهمن در ادب فارسی، او را هندوی فارسی دان لقب داد. [۹]
علی ابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، ج۱، ص۱۳۱، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۶۶۳.
[۱۰]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۹۶، لاهور ۱۹۷۴.
پس از مرگ افضل خان، گویا با معرفی شاهزاده داراشکوه، در سلک ملازمان شاهجهان در آمد و منشی خاص و وقایع نگار وی شد. [۱۱]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، بخش ۲، ص۱۲۳۷، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
دارا شکوه که همواره گروهی از عالمان هندو را برای ترجمه آثار حکمی و عرفانی هند در خدمت داشت، برهمن را نزد خود خواند و او تا ۱۰۶۶ ملازم وی بود، اما در این سال دوباره به دربار شاهجهان فرا خوانده شد و پادشاه به او لقب رای (راجه) داد [۱۲]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، بخش ۲، ص۱۲۳۸، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
برهمن در خدمت امیران و وزیرانی چون آصف خان (متوفی ۱۰۲۱)، اسلام خان (متوفی ۱۰۵۷)، علاّ می سعدالله خان (متوفی ۱۰۶۷) [۱۳]
عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب، ج۱، ص۷۳، لاهور ۱۹۸۱.
و عنایت خان و معظم خان [۱۴]
آفتاب اصغر، تاریخ نویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۳۸۴، لاهور ۱۳۶۴ ش.
بود.در خوشنویسی مهارت داشت و نستعلیق و شکسته را نزد استادانی چون آقا عبدالرشید و کفایت خان [۱۵]
غلام محمد هفت قلمی دهلوی، تذکرة خوشنویسان، ج۱، ص۵۵، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۳۲۸/۱۹۱۰.
و افضل خان شیرازی آموخته بود. [۱۶]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۹۵، لاهور ۱۹۷۴.
پس از مرگ داراشکوه (۱۰۶۹)، برهمن باقی عمر را در عزلت گذراند تا اینکه در بنارس در گذشت. [۱۷]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، بخش ۲، ص۱۲۳۸، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
سال وفات او را ۱۰۷۳ [۱۸]
شیر علیخان بن علی امجدخان لودی، تذکرة مراة الخیال، ج۱، ص۱۴۰، چاپ محمد ملک الکتاب شیرازی، بمبئی ۱۳۲۴.
[۱۹]
محمد قدرت الله گوپاموی، کتاب تذکرة نتائج الافکار، ج۱، ص۱۰۷، بمبئی ۱۳۳۶ ش.
[۲۰]
میرحسین دوست سنبهلی، تذکرة حسینی، ج۱، ص۷۴، لکهنو ۱۲۹۲.
یا ۱۰۷۷ [۲۱]
علی ابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، ج۱، ص۱۳۲، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۶۶۳.
گفتهاند.به نوشته ظهورالدین احمد [۲۲]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۹۹، لاهور ۱۹۷۴.
وی تا ۱۰۷۵ زنده بوده است.۱.۱ - نثر ساده و فصیح برهمناعتبار برهمن بیشتر به سبب نثر ساده، فصیح، و موجز اوست [۲۳]
سیّدمحمد عبدالله، ادبیات فارسی مین هندوؤن کا حِصّه،ص ۷۵، لاهور ۱۹۶۷.
و بر خلاف نظر کنبو [۲۴]
محمد صالح کنبو، عمل صالح، ج۳، ص۳۳۷، الموسوم به شاه جهان نامه، ترتیب و تحشیه غلام یزدانی، چاپ وحید قریشی، لاهور ۱۹۶۷ـ۱۹۷۲.
و اخلاص [۲۵]
کشن چند اخلاص، همیشه بهار، ج۱، ص۴۲، چاپ وحید قریشی، کراچی ۱۹۷۳.
از پیچیدگیها و تکلفهای انشای ابوالفضل علاّ می پیروی نکرده است [۲۶]
پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، لاهور ۱۹۷۴.
[۲۷]
سیّدمحمد عبدالله، ادبیات فارسی مین هندوؤن کا حِصّه،ص ۷۵، لاهور ۱۹۶۷.
انشای موزون و مسجع وی یادآور گلستان سعدی است [۲۸]
سیّدمحمد عبدالله، ادبیات فارسی مین هندوؤن کا حِصّه،ص ۷۵، لاهور ۱۹۶۷.
، تا حدی که منشآت و چهارچمن او را در مدارس شبه قاره تدریس میکردند. [۲۹]
عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب، ج۱، ص۷۵، لاهور ۱۹۸۱.
شعرش نیز ساده و با تشبیهات و استعارات زیبا همراه است [۳۰]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۱۰۸ـ ۱۰۹، لاهور ۱۹۷۴.
چنانکه ملا منیرلاهوری، وی را «سَحبان» و «حَسّان» و ملک الشعرای روزگار شاهجهان خوانده است.غزلهای برهمن که غالباً پنج بیتاند [۳۱]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۱۰۷، لاهور ۱۹۷۴.
اندیشههایی باریک و لحنی عرفانی دارند.گزیدهای از غزلهای او در بیاض عبدالقادر بیدل دهلوی (در کتابخانه موزه بریتانیا، ش Add. ۱۶, ۸۰۳, Add. ۱۶, ۸۰۲) نقل شده [۳۲]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، بخش ۲، ص۱۲۳۸، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
و صائب تبریزی نیز ابیاتی از او در بیاض خود آورده است.۱.۲ - آثار برهمنآثار فارسی برهمن: ۱) دیوان فارسی که در چاپ فاروقی، ۳۴۲ غزل و ۳۶ رباعی دارد؛ ۲) چند مثنوی کوتاه اخلاقی وعرفانی. [۳۳]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۱۱۱، لاهور ۱۹۷۴.
به گفته ظهورالدین احمد، [۳۴]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۱۱۴، لاهور ۱۹۷۴.
او بر مثنویهایش نامی ننهاده، اما در پایان نسخهای خطی، مورخ ۱۰۹۳، این مثنویها هفت بحر نامیده شده است.در یک مجموعه رسائل [۳۵]
خانبابا مشار، ج ۴، ستون ۴۵۶۷،فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش.
مثنوی او به نام مثنوی رای چندربهان برهمن چاپ شده است؛۳) چهارچمن، اثری ادبی و تاریخی در چهار بخش است که هر بخش «چمن» نام دارد و پیش از ۱۰۵۷ به نام شاهجهان تألیف شده است. در دو چمن اول، برهمن از وقایع نگاری خود در خدمت شاهجهان، کارهای بزرگ وزیران و جشنهای دولتی آن پادشاه، کارهای روزانه پادشاه و پایتخت تازه او ـ شاهجهان آباد ـ و شهرهای ممتاز و هفده استان از استانهای معروفِ قلمرو فرمانروایی وی سخن گفته است. چمن سوم شامل شرح حال مؤلف و نامههایی به شاهجهان و وزیران اوست، و چمن چهارم اندیشههای مؤلف درباره دین و اخلاق و تصوف را دربر دارد. [۳۶]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، بخش ۳، ص۱۷۷۷، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
این کتاب که به سبب اطلاعات تاریخی بسیار با ارزش است، از مستندترین منابع تاریخی عهد شاهجهان به شمار میآید [۳۷]
آفتاب اصغر، تاریخ نویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۳۸۲ـ۳۸۴، لاهور ۱۳۶۴ ش.
و در ۱۲۷۰ در بمبئی چاپ سنگی شده است [۳۸]
خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، ج ۲، ستون ۱۶۸۲، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش.
۴)گلدسته چهارچمن، گزیدهای از چهارچمن؛ ۵) منشآت، در پنج بخش، مشتمل برنامههای برهمن به شاهان، دولتمردان، دوستان و شاعران معاصرش، [۳۹]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۱۱۵، لاهور ۱۹۷۴.
که به ترتیبِ طبقات و مراتب امرا و رجال، تنظیم شده است [۴۰]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، بخش ۳، ص۱۷۷۶، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
۶) تُحْفَةُالوزراء یا تحفة الانوار؛ ۷) کارنامه؛ منزوی [۴۱]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج۵، ص۱۳۵، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.
از آثاری به نام نگارنامه و گلدسته عشق نیز نام برده و احتمال داده است کههمان کارنامه و گلدسته چهارچمن او باشد؛۸) مَجْمَعُ الفقراء یا مجموعة الفقراء؛ ۹) رقعات؛ ۱۰) طغرای شاهجهان پادشاه؛ ۱۱) انشای هفت گلشن؛ ۱۲) مکالمات داراشکوه و بابالال داس که به نادر النِّکات یا مخزن نِکات نیز مشهور است؛ ۱۳) رساله، تذکرهای است درباره شاعران عهد اکبر تا معاصران مؤلف که نسخهای از آن در کتابخانه استاد آذر لاهوری است [۴۲]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۶۳۱ـ۶۳۲، تهران ۱۳۶۳ ش.
ظهورالدین احمد [۴۳]
ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، ج۱، ص۱۲۱، لاهور ۱۹۷۴.
از کتابی به نام تحفه الفصحا، و منزوی [۴۴]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج۵، ص۱۳۵، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.
از بهار فصاحت نام برده، که احتمالاً نامهای دیگر همین رسالهاند.۲ - فهرست منابع(۱) ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، لاهور ۱۹۷۴. (۲) کشن چند اخلاص، همیشه بهار، چاپ وحید قریشی، کراچی ۱۹۷۳. (۳) اردو دائرة معارفِ اسلامیّه، لاهور ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ذیل «برهمن». (۴) آفتاب اصغر، تاریخ نویسی فارسی در هند و پاکستان، لاهور ۱۳۶۴ ش. (۵) چندربهان برهمن لاهوری، احوال و آثار چندربهان برهمن و دیوان پارسی، چاپ محمد عبدالحمید فاروقی، احمدآباد ۱۳۸۷/۱۹۶۷. (۶) علی ابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۶۶۳. (۷) ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش. (۸) عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب، لاهور ۱۹۸۱. (۹) سیّدمحمد عبدالله، ادبیات فارسی مین هندوؤن کا حِصّه، لاهور ۱۹۶۷. (۱۰) محمد صالح کنبو، عمل صالح، الموسوم به شاه جهان نامه، ترتیب و تحشیه غلام یزدانی، چاپ وحید قریشی، لاهور ۱۹۶۷ـ۱۹۷۲. (۱۱) احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۲) محمد قدرت الله گوپاموی، کتاب تذکرة نتائج الافکار، بمبئی ۱۳۳۶ ش. (۱۳) شیر علیخان بن علی امجدخان لودی، تذکرة مراة الخیال، چاپ محمد ملک الکتاب شیرازی، بمبئی ۱۳۲۴. (۱۴) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش. (۱۵) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش. (۱۶) میرحسین دوست سنبهلی، تذکرة حسینی، لکهنو ۱۲۹۲. (۱۷) غلام محمد هفت قلمی دهلوی، تذکرة خوشنویسان، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۳۲۸/۱۹۱۰. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۱۱۴۶. ردههای این صفحه : تراجم | شاعران فارسی
|